کلیپ

                                              

                                            کلیپ از مقام معظم رهبری در جبهه .

                                                              دانلود فایل

 

                                              

                                 اینم یه کلیپ از مقام معظم رهبری که خیلی زیباست. 

                                                               دانلود فایل

 

                                              

                        اینم یه کلیپ دیگه از مقام معظم رهبری که به زیارت امام رضا رفته . 

                                   حجمشم زیاد نیست ۱./۱ ولی خیلی قشنگه . 

                                                              دانلود فایل

عکس

 یا مهدی ادرکنی


ادامه مطلب ...

می خواهم دل باشم مرز انسانها

می خواهم افق باشم تاسیراب کننده ی کویر تشنه ی نگاه ها گردم و افسونگر امید نا امیدان شوم و سرگرانیهای طبیعت را مرزی باشم .
می خواهم تک درخت باشم در دامن دره ای ایستاده و بر رهگذر ابهام طبیعت چشم دوخته و هوسهای زودگذر را به مسخره گرفته .
می خواهم طوفان باشم تنها خروشی که می تواند در برابر سکوت دریاها خود نمایی کند و تنها سکوتی که می خواهد خروش گردابها را بپذیرد .
می خواهم راز باشم تنها چیزی که جای می خواهد .
می خواهم پند باشم مظلوم ترین دوست هر کس .

دست صهیونیسم در آستین بهائیت

خبرگزاری رجا نیوز:

ارائه چهره انسان دوستانه و صلح طلب از بهائیت و همچنین انعطاف پذیر بودن قوانین و آداب آن، برای پیروان و سوء استفاده از عدم آگاهی و اطلاع برخی از مردم و خصوصا جوانان از مسائل مذهبی، از جمله راهکارهای تبلیغی مبلغان این فرقه ضاله در ایران اسلامی می باشد.

با نگاهی به پیشینه تاریخی فرقه جعلی و دست نشانده «بهائیت» و همچنین سیر تاریخی تشکیل دولت یهود در سرزمین فلسطین، می توان به رابطه بین «بهائیت» و صهیونیسم پی برد. رابطه ای که از همان ابتدا به یک همزیستی مسالمت آمیز تبدیل شد و در ادامه هرکدام از طرفین این همزیستی سعی در تقویت طرف مقابل داشت تا در نهایت و به طور غیر مستقیم خودش را تقویت کند؛ حال یا بنا به تشخیص خود یا به تشخیص اربابان استعمارگرشان.

به طور خلاصه می توان گفت اسرائیل برای سرکوب کردن و تحقیر هر چه بیشتر مسلمانان و همچنین به نمایش گذاشتن چهره ای موجه در عرصه بین الملل، سعی در حمایت از بهائیان و «بهائیت» کرد که در نهایت توانست توسط همین جماعت جعلی و همچنین با کمک یهودیان مخفی (یهودیان به ظاهر مسلمان شده) که به «بهائیت» گرایش پیدا کرده بودند، در کشورهای مسلمان منطقه نفوذ کرده و به جمع آوری اطلاعات(جاسوسی) بپردازد و با تبلیغ وسیع از حمایت های خود از این فرقه، دست به یک فریب بزرگ زده و از خود یک چهره صلح طلب و مذهبی به نمایش بگذارد.

از طرف دیگر جماعت وامانده از همه جا و همه کس «بهائی»، برای اینکه بتواند در منطقه جایی برای استقرار و ساماندهی پیدا کند، دست به به حمایت از یهودیان مهاجر به سرزمین فلسطین زد و در ادامه از تشکیل دولت یهود در این منطقه حمایت کرد؛ چرا که سران بهائی به خوبی فهمیده بودند که با حمایت از تشکیل دولت یهود در فلسطین، تحت حمایت مستقیم دولت های حامی تشکیل اسرائیل و در ادامه و با تشکیل این دولت، تحت حمایت مستقیم این دولت قرار خواهند گرفت و جایی را برای استقرار و ساماندهی تشکیلاتی بدست خواهند آورد و کجا بهتر از فلسطین و شهرهای حیفا و عکا که به جهت محل تبعید و دفن مؤسسین سرسپرده این فرقه، برای بهائیان اهمیت بسزایی داشته و دارد.

عنوان کردن «ارض اقدس» و استفاده از کلماتی اینچنین و شبیه «ارض موعود» یهودیان، از جمله مواردی بود که سران «بهائیت» برای نزدیک ساختن خود به دولت یهود استفاده کردند. بهائیان تشکیل دولت اسرائیل را وعده الهی عنوان می کنند تا هرچه بیشتر به آن مشروعیت بدهند تا به اصل «همزیستی مسالمت آمیز» خود با دولت یهود که حمایت طرفینی می باشد، عمل کرده باشند.

امروزه و به علت وجود تعداد معدودی بهائیان در جامعه ایرانی و همچنین رابطه تنگاتنگ جماعت بهائی با اسرائیل، از جمله راهکارهای دولت اسرائیل برای دنبال کردن اهداف خود علیه جمهوری اسلامی ایران، تقویت بهائیان ایران می باشد. آنچه که مدتی است شاهد آن هستیم، و بروز خارجی آن فعال تر شدن سایت های اینترنتی بهائیان به زبان فارسی و همچنین فعالیت های تبلیغی همزمان بهائیان در نقاط مختلف کشور و در عرصه عمومی می باشد.

ارائه چهره انسان دوستانه و صلح طلب از بهائیت و همچنین انعطاف پذیر بودن قوانین و آداب آن، برای پیروان و سوء استفاده از عدم آگاهی و اطلاع برخی از مردم و خصوصا جوانان از مسائل مذهبی، از جمله راهکارهای تبلیغی مبلغان این فرقه ضاله در ایران اسلامی می باشد.

آنچه که در پس این تبلیغات و در پی آن افزودن به پیروان این فرقه حاصل می شود، فراهم شدن نیروی انسانی بومی برای انجام فعالیت های ضد نظام در نقاط و سطوح مختلف کشور می باشد. این همان تئوری «انفجار از درون» بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی است.

البته این راه و روش تبلیغی روش تازه و نویی نیست و قبلا هم مبلغان مذهبی اروپای مسیحی، هموار کننده راه دولت های استعماری اروپایی برای نفوذ در ممالک دیگر بوده اند. آنچه که اینجا خود را به خوبی نشان می دهد، دست سران صهیونیسم در آستین «بهائیت» است.

حالا نوبت بازی «بهائیت» برای اسرائیل است و نقش تازه ای که برای «بهائیت» در نظر گرفته شده، در ظاهر تبلیغ آیینی است که در باطن، اهداف شوم سیاسی دولتمردان صهیونیست را دنبال می کند.

نورمحمد نجفی

سخنانی گهربار از امیرالمومنین علی (ع)

*هر کسی به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده خود کرده است.

* قناعت ثروتی است که پایانی ندارد.

* هر که خود را بشناسد، خدا را شناخته است.

* شجاع ترین مردم آن است که حرف حق را بزند.

* بزرگترین جهاد‌، مبارزه با نفس است.

* شمشیر آخته‌ دردست‌ مرد شجاع‌، عزیزتر از سخن‌ راست‌ نیست‌.

* زشت‌ ترین‌ سخن‌ راست‌، ستایش‌ انسان‌ از خویشتن‌ است.

* بهترین‌ گفتارها آن‌ است‌ که‌ عمل‌ تصدیق‌ کند.

* هرکه‌ نیکی‌ را از بدی‌ نشناسد، از چهارپایان‌ است‌ !

* باید مردم‌ در برابر حق‌ نزد تو مساوی‌ و یکسان‌ باشند.

* بر برادر تو همان‌ حقی‌ است‌ که‌ تو داری.

* من‌ گواهی‌ شخص‌ فاسق‌ را جز علیه‌ خودش‌ قبول‌ نمیکنم‌.

* نیکی‌ و احسان‌ را جز آدم‌ نادان‌ رد نمیکند.

* یتیم‌ را با آنچه‌ که‌ فرزندان‌ خود را ادب‌ میکنی‌، تادیب‌ کن.

* آنکس‌ که‌ تو را بیم‌ دهد، مانند کسی‌ است‌ که‌ تو را مژده‌ دهد.

* دشمن‌ دانا از دوست‌ نادان‌ بهتر است‌.

* دوری‌ و جدایی‌ دوستان‌ ، غربت‌ و تنهایی‌ است.

* حاجت‌ از دست‌ دادن‌ بهتر که‌ از نااهل‌ خواســتن‌ !

* آرزوهایتان‌ را به‌ کسانی‌ متوجه‌ کنید که‌ دلهایتان‌ آنها را دوست‌ دارد.

* شکیبایی‌ مرکبی‌ است‌ که‌ خسته‌ نشود.

* شخصیت‌ مرد زیر زبان‌ اوست‌.

* عبرتها چه‌ بسیار است‌، لیکن‌ پند گرفتن‌ کمتر است.

* اگر درباره‌ کسی‌ مشکوک‌ باشید، به‌ دوستانش‌ نگاه‌ کنید.

* هر تنفس‌ انسان‌ گامیست‌ که‌ بسوی‌ مرگ‌ بر میدارد.

* مردم‌ دشمن‌ چیزهایی‌ هستند که‌ نمیدانند.

* بهترین‌ زهدها، پنهان‌ داشتن‌ آن‌ است.

* شگفتا! آیا خـلافت‌ و حـکومت‌ با رفاقت‌ و خویشی‌ هم‌ میشود ؟!

* عدالت‌ زمامدار نیکوتر از خیر روزگار است.

* هرگز کسی‌ را به‌ مبارزه‌ و جنگجویی‌ دعوت‌ نکن.

* روز دادستانی‌ و عدالت‌ از ظ‌الم‌، سختتر از روز ستم‌ بر ستمدیده‌ است.

* حکومت‌ خود را با ریختن‌ خون‌ حرام‌، استوار نکن‌.

* هرگز یاور ستمکار نباش‌.

* حکمت‌ را با نااهل‌ نگویید که‌ به‌ حکمت‌ ستم‌ کرده‌اید.

* به‌ گوینده‌ نگاه‌ نکن‌، حرف‌ را در نظ‌ر بگیر.

* بزرگواری‌ با خرد و ادب‌ است‌، نه‌ با اصل‌ و نسب‌.

* عقل‌ و خرد، شمشیر برنده‌ایست.

* دانش‌ نگهبان‌ توست‌، در حالیکه‌ تو ثروت‌ را باید محافظت‌ کنی.

* بی‌ ارزشترین‌ مردم‌، کم‌ دانشترین‌ آنهاست.

* دانشمندان‌، به‌ علت‌ کثرت‌ نادانان‌ غریبند.

* مرگ‌ بزرگ‌ همان‌ فقر و بینوایی‌ است.

* فقر و تنگدستی، مرد باهوش‌ را گنگ‌ و لال‌ میکند.

* انسان‌ به‌ نعمتی‌ نمیرسد مگر اینکه‌ نعمت‌ دیگری‌ را از دست‌ میدهد.

* از قرض‌ کردن‌ بپرهیزید

* قرض‌ کردن‌ زبونی‌ و خواری‌ است‌.

* غم‌ وغصه‌ نیمی‌ از پیری‌ است‌.

* قصاص‌ و انتقام‌ قبل‌ از جنایت‌، درست‌ نیست‌.

* من‌ به‌ خاط‌ر سوء ظن و بدگمانی، کیفر نمیدهم‌.

* تو را از عجله‌ و شتاب‌ در سخن‌ و کار نهی‌ میکنم‌.

* خداوند به‌ مردم‌ پناه‌ داده‌ تا از ستم‌ دور باشند.

* زمامداران‌ بوسیله‌ ظ‌لم‌ آزمایش‌ میشوند.

* با توده‌ جماعت‌ باشید، چراکه‌ دست‌ خدا با جماعت‌ است‌.

* هرکه‌ از حق‌ تجاوز کند راهش‌ گم‌ میشود.

* زکات‌ پیروزی‌ عفو و بخشش‌ است‌.

* ذمه‌ء من‌ در گرو آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ میگویم‌.

* صفتی‌ بدتر از دروغ‌ وجود ندارد.

* برای دنیا به گونه ای زندگی کن که گویی تا ابد زنده ای و برای آخرت به گونه ای زندگی کن که گویی لحظه مرگت نزدیک است

* فرزندان‌ خود را بااخلاق‌ خود تربیت‌ نکنید، زیرا که‌ آنان‌ برای‌ زمانی‌ غیراز زمان‌ شما خلق‌ شده‌اند.

* هیچ‌ فقیری‌ گرسنه‌ نمانده‌ مگر درسایه ‌آنکه‌ ثروتمندی‌ از حق ‌او بهره‌مند گشته‌ است.

* چون‌ تو به‌ جانب‌ مرگ‌ میروی‌ و مرگ‌ جانب‌ تو می‌آید، زود به‌ یکدیگر خواهید رسید.

تسلط شیطان بر ما و مقابله به مثل خدا برای ما

تسلط شیطان بر ما و مقابله به مثل خدا برای ما !!

امام باقر (ع ) فرمود: آدم علیه السلام عرض کرد: پروردگارا! شیطان را بر من سلطه بخشیدى ، و او را چون خون (که در بدنم جارى است ) بر من چیرگى دادى ؛ پس مرا نیز چیزى عنایت فرما!

خداوند فرمود: تو را چنین (نعمتى ) بخشم که چون کسى از فرزندانت ، تصمیم بر انجام گناهى گیرد (و آن را انجام ندهد)، بر او نوشته نشود، و چون آن را انجام دهد (تنها) یک گناه بر او نوشته شود، و چون عزم بر انجام عملى نیک گیرد، چنانچه به انجامش نرساند، حسنه اش برایش نوشته شود، و چون به انجامش رسانده ، ده حسنه برایش نوشته شود

آدم عرض کرد: پروردگارا! مرا بیشتر ده !

فرمود: تو را این بخشم که چون کسى از فرزندانت گناهى کند. و سپس از من بخشش خواهد، او را ببخشایم .

عرض کرد: پروردگارا! مرا بیشتر عنایت فرما!

فرمود: توبه را بدانان بخشیدم . و یا فرمود: سفره توبه را تا هنگامى که نفس به گلو برسد برایشان گستردم .

آدم عرض کرد: پروردگارا! مرا کافى است

برگرفته ازکتاب : پند های حکیمانه حسن زاده املی

تفاوت

تفاوت را ببینید :
تمام مکان ها را بدست دارند .....زمین و هوا و دریا
جان و مال ها را........
ولی بقول خودشان هر جا را می نگرند ردپای ایرانی ها را می بینند
ایرانی هایی را که تا چند سال قبل با آنان در حال جنگ بودند
اما نمی دانند قلب شان را نمی توان با زورگویی و وحشی گری تسخیر کرد
همه جا سایه انقلاب ما را بر روی سرتان احساس کنید
هنوز چند صباحی از زندگیتان باقیست
بدانید استخوان های پوک ابرقدرتیان درهم خواهد شکست .

(( آینده از آن حزب اللهی هاست )) .

سروده‌ای از مقام معظم رهبری

سروده‌ای از مقام معظم رهبری در انتظار امام عصر (عج)
دلم قرار نمی‌گیرد از فغان بی تو
سپندوار زکف داده‌ام عنان بی تو

ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ
زجام عشق لبی تر نکرد جان بی تو

چون آسمان مه آلوده‌ام زتنگ دلی
پر است سینه‌ام ز اندوه گران بی تو

نسیم صبح نمی‌آورد ترانه شوق
سر بهار ندارند بلبلان بی تو

لب از حکایت شب‌های تار می‌بندم
اگر امان دهدم چشم خون‌فشان بی تو

چون شمع کشته ندارم شراره‌‌ای به زبان
نمی‌زند سخنم آتشی به جان بی تو

ز بی دلی و خموشی چون نقش تصویرم
نمی‌گشایدم از بی خودی زبان بی تو

عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم
چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو

گزارش غم دل را مگر کنم چو امین
جدا از خلق به محراب جمکران بی تو

دلتنگی

دلتنگی

باز هم امشب مرغ دلم در هوای تو بال و پر می زند. نم دانم خدا چرا اینقدر عذابم می دهد!

غم و غصه تمام وجودم را فراگرفته، یادت لحظه ای راحتم نمی گذارد، یاد چهره معصوم و

پاکت، یاد لبخند زیبا و دلنشینت، یاد صدای دلنواز و محبوبت، یاد نگاههای مهربانانه ات،

یاد گریه های سوزناکت، یاد چشمهای سرخ شده ات، یاد محبتی که هیچ وقت ابراز نکردی

و یاد تمام خوبیهایت که دفتر برای شرحش گنجایش ندارد!

آیا می شود روزی دوباره ترا ببینم و در کنارم بنشینی و به حرفهای مسخره ام گوش دهی.

ای کاش ترا قبری بود تا سجاده ام را در کنارت پهن می کردم و با تو رک صحبت می کردم.

ولی خدا مرا از هر گونه همراهی با تو محروم کرد ! چکار کنم؟ نمی دانم !

به اربابم علی بن موسی الرضا (ع) مرا کمک کن!

همین !

یا هو

یا هو

تا چند شعر عاشقانه بگویم ؟ ببین چه برف سپیدی نشسته بر مویم !

فصل ، فصل مردن عشقی ناکام است در پای کویری خشکیده که هر چه بارانی اش کردم ، کمتر محصول گرفتم .

آری ، شوره زار با باران و بی باران شوره زار است و من بیهوده سنگ بزرگ برداشته بودم ! با آن آب در هاون می کوبیدم .

حیف و صد حیف از آن همه بارانی که بر کویر دست پخت جهالتها و کودکی های خودم باراندم ، چه اگر درصدی از آن باران را در مرتعی صرف می کردم ، چه بسا اکنون مزرعه ای داشتم آباد ِآباد ، برای دنیایم و آخرتم .

همین !

شرم

شرم

در لحظه هایی که در مقابل بدیها ، زشتی ها ، نا سپاسی ها ، خود بینی ها ، غرور ها ، تعصب ها ، جهالت ها ، گناهان ، نا شکری ها و بد مستی ها ، خوبی ، وفا ، پرده پوشی ، محبت ، منت ، نعمت و بزرگواری دیده می شود . حقیقتا شرم چه واﮊه حقیر و زبونی در بیان حالت من است !

خداوندا ! دیگر حتی نمی توانم بگویم شرمسارم !

فقط مبهوتم و متحیر !

خدایا ، نمی توانم بگویم ممنونم ! فقط مبهوتم ، مبهوت .

حال چگونه عمل کنم به " لئن شکرتم لا زیدنکم " که من فقط می توانم بگویم ، نه نمی گویم ، بلکه عمل می کنم که : "سرافکنده ام !!"

همین !

[جلگه

جلگه

جلگه ای که حال خشک و بی علف است با تاول های دل تفتیده خاکش فریاد درد خود را سر میدهد.

آیا باز کسی هست تا به بهانه ی آبی یا حتی سرابی سری به این جلگه خاموش بزند؟

دل جلگه تنگ است .دلتنگ آبشخور ها وتشنگان قدیمی.

تشنگانی که از وفا فقط رفع تشنگی را می شناسند.

حال چه کند این جلگه تنها در هجوم بادهای سوزان؟!



همین

فقط نشستیم و گفتیم

کجاست منتظر تو ؟

چه انتظار عجیبی !!

تو بین منتظران هم چقدر غریبی ...

عجیب تر آن که چه آسان ، نبودنت شده عادت ،

چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت !

چه بی خیال نشستیم...!!

نه کوششی، نه وفایی

فقط نشستیم و گفتیم :

خدا کند که بیایی...

روزها

هر روز جمعه است میدانم می آیی و میرود اندوه سالهایی که بی تو گذشت

بی وجودت هر زمان احساس غربت می کنم

می نشینم آیه غم را تلاوت میکنم

در نیستان وجودم هم نوا با مولوی

مثل آن نی از جدایی ها شکایت می کنم

نفس کشیدن

و مهدی آن زمان که بیاید همه بتهای بتخانه کفر و ظلم را در هم می کوبد

           ؛؛؛؛ آقا به انتظار نفس کشیدن در کنار تو زنده ایم ؛؛؛؛

                                     یا مهدی ادرکنی

امید

سلام

به امید آن روزی که همه نامه ها همه حرف ها همه پیامهای اس ام اسی  همه آف ها این جمله بشه ( مهدی آمد ) . برای سلامتی امام زمان صلوات .

 

یا صاحب الزمان

امان از لحظه غفلت

forbid the moment of negligence while you are observing me

 

اگه میتونین معنی کنین

ممنون میشیم

 

 

خسته دل

وقتی دلت خسته شــد ، دیگر خنده معنایی ندارد ... فـقـط می خندی تا دیگران ، غم آشیانه کرده در چشمانت را نـبـیـنـنـد ! وقتی دلت خسته شــد ، دیگر حتی اشکهای شبانه هـم آرامت نمی کنند ... فـقـط گریه می کنی چون به گریه کردن عادت کرده ای ! وقتی دلت خسته شــد ، دیگر هیچ چیز آرامت نمی کند به جز دل بریدن و رفتن ... آره باز هم رفتن ... باز هم تنهاتر و تنها تر شدن تنها تر از همیشه

                        یا مهدی

 

 

 

یا خدا

  • بسم رب الشهداء

« همه کس نصیب دارد ز نشاط و شادی اما »

« به من غریب مسکین غم بیحساب دادی »

صدایی که شاید هیچ وقت خوشایند نبود، اینک دارد کم کمک، کمرنگ و کمرنگتر میشود

و چشمانی که قبلا هم فروغ چندانی نداشت، حالا دارد بی فروغتر می شود،

دیگر ناله های شبانه ام را خریداری نیست و گوهر اشکهای نابم را، گوهری بدلی می خواند،

آهم از فرط سردی مانند تکه ای یخ در گلویم گیر می کند و با رها شدنش

دیگر کمکی به زخمهای کبود دلم نمی کند و برای سوزش سینه سوخته ام مرهمی نیست.

حتی قلم نیز درون دستم غریبی می کند و مانند بچه ای با دست و پا زدن،

بی تابی خویش را نشان می دهد، گویی نهایت آرزویش

رهایی از دست من است. بگذار این آرزو را

از او دریغ نکنم! برو به سلامت ....... ؟!

نمی دونم

رفته بودم توی وبلاگ یکی از دوستام

                  نوشته بود اگه خدا بیاد توی اتاقت چیکار میکنی ؟

پیش خودم گفتم خدا که همه جا هست !!!‌!

 

        حلا یه سوال اما یه جور دیگه .

 من میگم اگه یه موقع به شما گفتن که

امام زمان (عج) یه جایی منتظر شماست و

خواسته شما رو ببینه چیکار میکنید ؟

خب اینم یه سواله !

   فقط کافیه تو قسمت نظرات جواب بدین با تشکر .

 

بهائیت ۷

اولین پیامبری که توبه نامه ی خود را امضاء کرد     

 مژده ای دوستان که می گویند پس از 124000 پیغمبر، اینبار کسی خود را پیغمبر خدا بر اهل زمین خوانده است که او را علیمحمد باب فرزند یک پارچه فروش شیرازی می نامیدند. در کمالات وی همین بس که نه تنها اولین پیغمبری است که ادعای ظهور الله در زمین (یعنی ظهور خودش) را نمود، که گوی سبقت از سایرین به سبب کتابت توبه نامه ای ربود. البته توبه از پیغمبر بودن خویش .

 اسناد توبه باب از تمامی ادعاهای دروغینش نه فقط در کتب اسلام گرایان، که در کتب خود بهائی ها و بابی ها آنقدر آمده است که احتیاجی به دلیل ندارد. این هم از همان قسمت های تاریخ ننگینی است که قابل توجیه نیست. آدرس عین این متن را در کتبی از خود بابی ها و بهائی ها که با این وجود علی محمد باب را پیغمبر می دانند وجود دارد .

 ابتدا جریان توبه باب:

          وقتی در مجا لس مختلف مناظره با علیمحمد، علی رقم آسان بودن و بدیهی بودن برخی سوا لات، اوج بی سوادی وی بر همگان آشکار گردید و باب با فضاحت بسیار به معذرت خواهی و سر افکندگی مجبور گردید، ارتداد وی بر همگان آشکار شد و علمای وقت حکم به ارتداد وی صادر و خواستار اعدام وی توسط مقامات وقت گردیدند. اگر چه وی را مرتد دانستند که با توبه نیز حد وی ساقط نخواهد شد. در همین حال، عده ای از نزدیکان شاه، از او خواستند برای فرار از این مجازات، توبه نامه ای نوشته، مهر و امضا نماید و در آن از مقام همایونی شاه تقاضای عفو نماید. وی نیز توبه نامه ای بدین متن تنظیم کرد:

"  "

        اصل این توبه نامه با امضاء و مهر وی در موزه اسناد مجلس ایران موجود است و اهل فن و تاریخ نویسان مختلف بر صحت آن و نسبت آن به شخص باب صحه گذاشته اند، و حتی کمتر بابی یا بهائی پیدا شده که آنرا مردود شمارد. در کتابی که ابو الفضل گلپایگانی، نویسنده و مبلغ بهائی نگاشته است، عین همین متن را آورده است! اگر چه امروزه بهائیان مانند همیشه منکر همه چیز و همه کس می شوند و ممکن است منکر این توبه نامه نیز باشند ولی بزرگترین سند اصل آن است که هنوز موجود است. هوس دزدی هم به سر خیلی ها زده است تا این سند تاریخی را (به مانند کتب پر از غلط باب) از آن مکان به سرقت برده و سر به نیست کنند، ولی با کمال تاسف برای طرفداران این فرقه، باید عرض کنم که مدتی پیش به جهت مسائل امنیتی و به دلیل افزایش تهدیدها،  این توبه نامه به گاو صندوق مطمئنی در آن مرکز منتقل شده و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی محافظت می شود.

 

بهائیت ۶

                                                 بر خلاف تبلیغات

بر خلاف تبلیغات نا آگاهان نسبت به اسلام، و کسانیکه حتی ادعای دنباله روی حقیقت را داشته اند، دین اسلام اولین دینی است که با صراحت تمام همه مردم را دعوت به تحقیق کامل در راه کشف دین برتر و صراط مستقیم مینماید قرآن کریم در آیات متعددی انتخاب دین و روش زندگی را به مردم واگذارده و آنان را از تبعیت بی قید و شرط هر دینی نهی کرده و اطاعت از دین خاص را به شناخت و تحقیق شخص منوط کرده است خداوند در سوره بقره چنین آورده که ( اکراهی در پذیرش دین نیست، همانا راه رشد از راه عقب ماندگی جدا شده است، پس هر کس به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد، همانا به طناب نجات چنگ زده و هرگز از آن جدا نمی شود و خدا شنوای داناست).

   نه تنها آیات بسیار روشنگر و متعدد بلکه دهها کتاب و هزاران حدیث گرا نبها و غیر قابل انکار در این زمینه وجود دارد که گویا مدعیان دروغین کشف حقیقت حتی یکبار از روی کتاب آسمانی قرآن را نیز نخوانده اند چه برسد به خواندن احادیث و روایات امامان و پیغمبر اسلام آنها که اسلام را دین ایمان اجباری میدانند چرا به خود زحمت یک دور چند ساعته روی بزرگترین کتاب آسمانی را نمیدهند، و البته خداوند خودش این لیاقت را از آنها میگیرد و در سوره اسرا آیه 46 میفرماید و جعلنا علی قلوبهم اکنه ان یفقهوه و فی آذانهم وقـرا خداوند خود قلبها و گوشهای آنها را از فهمیدن و شنیدن آیات قرآن ممنوع فرموده چرا که آنان به واقع اعتقادی به قیامت ندارنـد نکته ای که در آیات قرآن بچشم میخورد تشبیه دین اسلام به دین رشد است، ولی وقتی انسان به حد کمال برسد آنوقت خواهد فهمید که هر کدام از دستورات اسلام در دو جنبه به نفع او بوده است، یکی زندگی مادی او و دیگری زندگی معنوی ا و که بعد از مرگ آغاز میشود برای مثال در مورد مصرف بعضی مواد مانند مشروبات الکلی یا گوشت خرگوش و خوک که در بعضی ادیان کرا هتی برای آن نیامده بود یا کاملا حرام نشده بود ولی در اسلام کاملا حرام هستند. انسان عاقل میبیند بعد از 1400 سال از دستور اسلام، تازه پزشک غربی به این نتیجه رسیده که در گوشت خوک میکروبی هست که تحت شدیدترین شرایط و با هیچ حرارتی نمی میرد و فوق العاده خطرناک است، و میبیند همان پزشک آلمانی نژاد پرست تحت تاثیر قرار میگیرد و با دیدن آیه مربوط به تحریم گوشت خوک در قرآن، مسلمان می شود، اینجا این انسان اگر ایمانش و اعتمادش به هستی بخش مطلق کم هم بوده کامل می شود و می فهمد هر چه دستور خداست اگر در ظاهر هم محدود کننده اوست و باعث مورد تمسخر قرار گرفتن او در بین دشمنان خداست ولی چون خدا مهربانتر از آنست که ا و را بدون دلیل در مشقت قرار بدهد، و حتما علتی داشته که محدودیتی وضع کرده است، این اعتماد باعث اطاعت وی از خدا میشود و نتیجه اطاعت رسیدن به قرب پروردگار و خشنودی خداوند یکتا و در نهایت خوشبختی او در دنیای بعد از مرگ میشود نه فقط گوشت خوک بلکه طبق دستور صریح قرآن هر چه برای جسم انسان ضرر داشته باشد نیز شامل این تحریم است، در کنار اینها خداوند میفرماید طعام اهل کتاب بر مسلمانان حلال است، اهل کتاب که شامل مسیحیان، پهودیان و نصاری هستند ادیان آسمانی غیر از اسلامند که  بسیاری از آنان با گرفتن شریک برای خدا به گروه مشرکان پیوسته ا ند، نکته دیگر آنکه ممکن است کسی عقلش ناقص هم باشد و ماننـد اکثر مردم دنیا خیلی از مسایل مطرح شده در دین اسلام در ظاهر برایش قابل فهم نباشد اینجا دو نکته مطرح میشود: اول آنکه در روایات شیعه آمده است که در هنگام ظهور مهدی علیه السلام ایشان با عنایت خداوند کاری میکنند که عقول اکثریت قریب به اتفاق مردم کامل میشود و به راحتی همه مسایل اسلام را درک میکنند و با جان و دل به سوی اسلام می آینـد، البته اگر اینطور نمیشد حضرت مهدی علیه السلام میبایست با بیشتر مردم زمین بجنگند ولی طبق روایات، نبرد ایشان صرفا با گروه ظالمان و دشمنان قسم خورده اسلام و پیغمبران و خداست، دوم آنکه یک مسلمان واقعی وقتی میبیند بعد از 1400 سال هر روز معجزه جدیدی اعم از پیشگوییهای غیبی که به صورت جداگانه و فهرست وار مطرح میشود یا معجزات دیگر از قرآن می تراود و هر روز علوم جدید و دانشمندان متفکر بعد از سالیان دور از نزول قرآن به کشف جدیدی دست می یابند که قرآن به صراحت از آن سخن گفته بود به درجه ای از ایمان و اعتماد به پروردگارش میرسد که حتی اگر نفهمد چرا حجاب برای زن واجب است یا چرا یک ثانیه صحبت غیر ضروری بین دختر و پسر حرام است، بدون هیچ شکی به دستور آفریننده دو جهان عمل میکند، نه منتی بر خدایش میگذارد و نه منتظر پاداش از کسی است که همه چیز را با دقت آفریده و بر همه نیازهای او آگاه ا ست و به هیچ کسی و اطاعت ازکسی هم نیازی ندارد بر عرش اعلی تکیه داده و میبیند کدام بنده دستورات پدرانه او را عمل میکند و کدام بنده به دنبال فرار از این نعمتهای بیکران است اما آن مدعیان دروغینی که میگویند دینشان اولین دینی است که انسان را دعوت به کشف حقیقت میکند و با دروغ بستن به خدا و پیغمبران قصد اثبات عقاید باطل و غیر انسانی خود را دارند آیا به غیر از شیطان از کسی اطاعت کرده اند؟ آیا از آن میترسند که با خروج از کفرشان عکسهایشان در روزنامه ها چاپ شود و مورد تمسخر و توهین چند صد خدا نشناس کافر قرار گیرند ولی از عذاب قیامت که هیچ پایانی و تخفیفی برای آن نیست نمیترسنـد؟ اگر نه این بود که خود خدا آنها را گمراه کرده به خاطر گناهانشان و به خاطر شرکایی که برای او و پیغمبرش بدون دلیل گرفتند تا بدینوسیله از زیر بار اطاعت خدا شانه خالی کننـد، آیا میتوانستیم آنها را انسان بدانیم؟ کسانی که چشمهایشان جز شیاطین چیز دیگری را نمیبینـد و گوشهایشان جز برای شنیدن نجواهای شیطانی و کفر آلود کــر شده و زبانهایشان برای عبادت خداوندگار عالمیان لال شده است کتاب خدا و معجزه جاودانی در جلوی چشمانشان و آنها نمیتواننـد ببیننـد، ولی حرف شیاطینشان را بدون دلیل عمل میکننـد و کاملا هم از خود راضی و به کفرشان خشنـودنــد .  یک مژده به مسلمانان جهان و آن اینکه کتاب "علم در قرآن" توسط دانشمندان آمریکایی در علوم مختلف و اساتید آمریکایی دانشگاههای آمریکا در کشور ایالات متحده آمریکا به چاپ خواهد رسید ! در این کتاب آیات بسیار زیادی از قرآن که نکات بسیار پیشرفته علمی در آن خبر داده شده و اختراعات بشری پس از 1400 سال تازه به آنها رسیده اند مورد مو شکافی قرار می گیرد. چاپ این کتاب و کلمه به کلمه متن آن اثبات جاودانه معجزه پیامبر اسلام است و موجب کوری بیشتر چشم جاهلان و نادانان.

بهائیت ۵

اضهارات علی محمد باب در زندان 

 متون زیر قسمتهائی از صحبت های مامورانی است که در شیراز و تهران و تبریز با وی(علی محمد باب) بیان کرده بودند:  

 گفتم چند کف پایی جانانه براو زدند و دائم با صدای بلند می گفت: غلط کردم، ...خوردم . ! من علی محمدم، نه هیچکس دیگر.  

 شنیده بودم که علی محمد به هنر تند نویسی مسلط است، از قبل یکی دو تن از تند نویسان را در آنجا آماده کرده بودم که اگر     بخواهد عرض اندام کند، هما نجا شکست مفتضحی بخورد . اوگفت: اگر معجزه ای بیاورم به من ایمان خواهید آورد؟ علمای حاضر گفتند: احسنت ! ما هم همین را می خواهیم. گفت معجزه ام اینست که در یک روز هزار بیت می نویسم. گفتم: منشی من روزی دو هزار بیت می نویسد. خودم هم روزی هزار بیت می نویسم. تازه من متون عربی تو را دیده ام. عربی را هم بهتر از تو مینویسم. خجل شد و سرش را پائین انداخت. تعدادی از علما سوالاتی از صرف و نحو کردند. گفت برای پاسخ مهلت می خواهم!! ... تعدادی از احادیث را سوال کردند و منظور امامان ازآن احادیث را پرسیدند. گفت: نمی دا نم . مهلت می خواهم ... !

 آخرش گفتم تو که معجزه نداری، دلیل بیاور که مهدی موعود هستی؟ مثل کودکانی که در حال بازی با هم صحبت می کنند، به من گفت: به این نشانی که "چهل هزار عا لم او را انکار می کنند." گفتم: اولا که این حدیث را از کدوم گوری آوردی؟ و ثانیا"40 هزار تا عا لم رو از کجا آورده ای؟ گفت: اگر چهل هزار تا نباشند، چهار هزار تا که هست!

        مردک نمی فهمید که این حدیث اگر هم سند داشته باشد به این معنی نیست که اگرکسی را 40 هزار تا عالم ا نکار کنند، امام زمان است. در ضمن هزار تا نشونه دیگر هم در احادیث آمده که او باید داشته باشد، آنها رو چرا نخوانده؟! مردک بی سواد نمی فهمید، اگه فقط همین یک نشانه بود که بر من هم صدق می کرد، من هم مهدی موعودم. مرا هم 40 هزار تا که سهل است، 400هزار تا عا لم انکار می کنند. با این تفاوت که یک مشت آخوند قلابی (همگی از فرقه صوفیه و علی ا لخصوص شیخیه) ایشان را تائید می کردند، ولی من با صوفیه و به خصوص شیخیه سالها قبل بواسطه جفنگیاتی که راجع به ظهور امام زمان ساخته بودند (مبنی بر امکان حلول روح مهدی موعود در شخص ثالث!!) مورد تکفیر کلیه علمای شیعه و سنی  بودند ارتباطی نداشتم!

 در آخر که همه حضار کلافه شده بودند! به او گفتند: با این همه نادانی که تو از سوالات ابتدائی شرع نمی دانی تا حتی کلیات احادیث وحتی شکیات را هم نمی دا نی!! زبان عربی را هم که زبان قرآن است بلد نیستی!! جفنگیات هم در نوشته هایت فراوان است! پس باز چه ادعائی داری؟ گفت: به خدا قسم من همانی هستم که از آغاز منتظرش بوده اید!! گفتند: بی شرم ! ابله ! تو جز دلایل مبنی بر حماقت، جنون، و ارتداد، چیزی برای گفتن نداشتی! اگر واقعا راست می گفتی که همه جهان پشت سرت می آمدند اما تو حتی یک دلیل منطقی هم نداری!! باز مدعی هستی که امام زمان هستی؟ گفت: آری! گفتند: برای آخرین بار. معجزه خود را آشکار کن .گفت: ماذون نیستم معجزه بیاورم! من هم یک اردنگی به او زدم و گفتم: تو غلط کردی بدون اذن آمدی. خجل شد ولی باز هم ادعا های خود را تکرار کرد.

 

 

بهائیت ۴

                                                            آقای باب و بها الله و مساله امام زمان

در زیر مسائلی خواندنی ویا اعترافات علی محمد باب را از زبان خود ایشان که در کتابهای به اصطلاح متعالی ایشان                                                                                                 آمده است را می بینیم . موارد زیر عینا" در کتب علی محمد باب و میرزا حسینعلی با چاپ خود بهائیان آمده است .   

 در صفحه بیست و هفت از کتاب صحیفه عدلیه ایشان مینویسد: حضرت امام حسن عسکری دارای فرزندی بنام محمد بوده که قائم اسلام و صاحب الزمان است .

در صفحه پنج توضیح لغات و اصطلاحات کتاب بیان فارسی در تفسیر حرف میم که در صفحه پنجاه و هشت آمده میگوید: امام دوازدهم، محمد ابن الحسن العسکری .

 در لوح الف در کتاب اسرار الآثار جلد یک صفحه صد و هشتاد به بعد مضامین زیر را میبینیم: بعضی نسبت داده اند که) من ادعای امامت و یا رسالت کرده ام(.خدا ایشان را به سبب این تهمت بکشد . !)عده أی دیگر نسبت بابیت به من داده اند،(خدا را لعنتشان کند)!. از برای حضرت بقیه الله بعد از نواب اربعه دیگر نایبی نیست و هر کس چنین ادعایی کرد (بر همه واجب است او را بکشند !.سپس اعلام میکند (امروز امام زمان  محمد ابن حسن العسکری امام بر حق و حجت خدا میباشد(

                                                   آقای باب و مساله امام دوازدهم شیعه

    در صفحه پنج از کتاب صحیفه عدلیه میرزا علیمحمد راجع به دین اسلام بحث میکند و میگوید: این شریعت مقدسه مسخ نخواهد شد، بلکه حلال محمد حلال است تا روز قیامت و حرام محمد حرام است تا روز قیامت .

    در صفحه هفتاد و هشت از کتاب رحیق مختوم جلد اول در ترجمه آیه 40 سوره احزاب از قول آقای میرزا حسینعلی معروف به بها الله میگوید: رسالت و نبوت به حضرت محمد صلی الله علیه ختم گردید و مقام من رسالت و نبوت نبوده و نیست. در صفحه صد و چهارده از قاموس توقیع جلد اول دقیقا این مطلب تکرار شده است.

                                                آقایان علیمحمد و حسینعلی و مساله خدا

میرزا علیمحمد در صفحه پنجم از لوح هیکل الدین که ضمیمه بیان عربی است، خود را ذات خدا و هستی او معرفی مینماید .

میرزا حسینعلی نیز به صورت جداگانه در صفحه دویست و بیست و نه از کتاب مبین اظهار میدارد: لا اله الا انا المسجون الفرید. یعنی نیست خدایی بجز من زندانی تنها .

     بهائیها در جریان هستند که تفسیر دستورات و مطالب کتب طبق این آیین حرام است، و باید ظاهر عبارات را بپذیرد. پس بر هر بهایی واجب است که هر دو ادعا را قبول کرده و تا اینجا دو خدا داشته باشد، یکی میرزا علیمحمد که طبق همین آثار اشاره شده، یکروز خود را عبد امام دوازدهم حضرت محمد ابن حسن العسکری میدانست، بعد به درجه قائمیت، و بعد بتدریج تا حد خدایی صعود فرمود. و دومی هم آن خدای تنها و زندانی (میرزا حسینعلی) محققین در علوم ادیان هم بدانند که بیشترین آیات عذاب که در قرآن وعده داده شده برای دو دسته است: یکی مشرکینی که برای خدای زمین و آسمان شریک قائل شوند که مثالشان روشن است . دوم کسانی که به اسلام کافر شوند که آنها هم مثا لشان روشن است. محافل محترم بهاییت (البته اگر چیزی از شما باقی مانده) توجه کنید : مشکل شما برای تبلیغ در ایران فقط رسمیت یافتن است، که از این خبرها جایی نیست .

    البته اگر با رسمیت یافتن فرجی حاصل میشد شما در سایر نقاط جهان که رسمی بوده اید و هستید  و تازه این هم بماند که فقط بیست و چند سال است که شما در ایران اجازه جفنگ بافتن ندارید و قبل از آن که همه نظام و سرمایه ایران در خدمتتان بود چه کردید؟

    یکی از نقاط ضعف کسانی که حرف درست و منطقی برای گفتن ندارند در طول تاریخ سرکوب مخالفین و عدم اجازه طرح دیدگاههای مخالف بوده است. البته این کار غیر متمدنانه از این دین بقول خودشان فوق العاده مترقی و جهانی بعید است و فقط یک اشاره کوچک در صفحه صد و نود و هشت کتاب بیان شده که میگوید: تمام کتابهای عالم را به غیر از کتب امری و آنچه در قلمرو بیان نگارش یافته از بین ببرید .

   بهاییها ببینید این دستورات دستور خداست؟ مردم ببینید این دین آسمانی است؟ مردم ببینید این کتابها کتابهای الهی هستند؟ 

 

 

بهائیت ۳

سرگذشت فرقه ظاله بهائی بهائیت از سال. 1260 ق توسط علی محمد باب که خود را « باب » امام و وسیله تماس مردم با امام زمان (ع ) معرفی کرد , به وجود آمد. او سپس اعلام مهدویت کرد و گفت درآینده از میان بابی ها پیامبری قیام خواهد کرد و دین تازه ای خواهد آورد . وی در سال 1266 ق به دستور ناصرالدین شاه و امیرکبیر , تیرباران شد. بعد از آن , از بین پیروانش دو برادر مدعی جانشینی وی شدند و بدین جهت , اختلافاتی میان پیروان فرقه افتاد. عده ای پیرو برادر اول , ملغب به « صبح ازل » (بابی ها) , و عده ای پیرو برادر دوم ملغب به « بهاالله » (بهائی ها) شدند و در نزاع آنهاگروهی کشته شدند . دولت عثمانی در عراق همه آنها را از بغداد به آدرنه در آسیای صغیر تبعید کرد . در آنجا هم نزاع دو برادر ادامه یافت و بدین جهت , دولت عثمانی بها الله وطرفدارا نش را به عکا در فلسطین اشغالی و صبح ازل را به قبرس تبعید کرد . فعا لیت بها ا لله در عکا باعث شد که بیشتر با بی ها و به ویژه با بی های ایران پیرو ا و شوند . از آنجا که عمده ویژگی های رفتاری بهائیت با ویژگی های رفتاری اسرائیلی ها همخوانی داشت , با ایجاد دولت اسرائیل و تشکیلات بهائیت در شهر حیفا , این فرقه در خدمت اسرائیل قرار گرفت و فعالیت های آنها براساس خواسته های اسرا ئیلی ها تنظیم شد و بهائی ها از حمایت آمریکا و انگلستان نیز برخودرار بودند. از سوی دیگر , فعالیت بهائیان به خصوص در ارتباط با اسلام زدایی سازگاری خوبی با روحیه محمدرضا پهلوی داشت . مجموعه این مسائل سبب شد که بهائیت برای حفظ بقا و تحقق اهدافشان در عصر محمدرضا شاه که برای آنها به منزله دوران طلایی بود , در زمینه بهبود روابط ایران و اسرائیل که در راستای منافع آنها بود , به فعالیت قابل توجهی بپردازند. 1 _ تشکیلات مرکزی بهائیت در شهر حیفا و در کنار قبر عباس افندی قرار دارد. تشکیلات و موسسات بهائیان در هر نقطه ای از جهان زیر نظر هیئت نه نفره بیت ا لعدل اعظم قرار دارد. در یکی از نشریات این فرقه آمده است :« آنها نهایت ا فتخار و مسرت , بسط و گسترش روابط بهائیت با اولیای امور وجمعی از دوستان بهائی با دولت اسرائیل را به اطلاع بهائیان می رسا نیم . گوریون ـ نخست وزیر اسرائیل ـ احساسات صمیمانه بهائیان را برای پیشرفت دولت مزبور به او ابراز نمودند و او در جواب گفته است : « از ابتدای تاسیس حکومت اسرائیل , بهائیان همواره روابط صمیمانه ای با دولت اسرائیل داشته اند » . 2 _ فرقه بهائیت که شاخه ای از صهیونیسم به شمار می رود , طبق دستور , همه قوای خود را برای اجرای نقشه نابودی اندیشه های ملی و مذهبی در ایران و ایرانیان به کار گرفت و برای این منظور مجریان خود را انتخاب کرد تا در بلندمدت آرمان های ملی و سنت های دینی را تخریب کنند. از این رو بهائیان , به تدریج درصدد تسخیر پست های حساس و کلیدی کشور برآمدند. این نقشه با روی کارآمدن « حسنعلی منصور » در ایران پیاده شد و برای نخستین بار پای بهائیان به کابینه وزیران ایران رسید. گرچه با ترور حسنعلی منصور , نقشه های وی جامه عمل نپوشید , اما به هرحال , کابینه بهائی هویدا روی کار آمد . در نخستین کابینه وی , چهار وزیر بهائی حضور داشتد . هویدا در مدت حکومت خود با به کاربستن تصمیمات کادر رهبری کمیته . نفوذ بهائیان را در همه سطوح سیاسی , اقتصادی و نظامی به حد کامل گسترش داد و بهائیان را با تمام وجود در اختیار اسرائیلی ها قرار داده بودند به گونه ای که توانستند اعتماد بیش از حد اسرائیلی ها را کسب کنند و اسرائیلی ها نیز در برابر خوش خدمتی آنها رفتار ویژه ای داشتند. در یکی از اسناد , به نقل از یکی از بهائیان به نام « فریدون رامش فر » که مسافرتی به اسرائیل داشته , درباره نحوه برخورد اسرائیلی ها با بهائیان آمده است : « ... دولت اسرائیل آن قدر نسبت به بهائیان خوشبین است که در فرودگاه خود , احیا (بهائیان ) را بازرسی نمی کند. به طوری که وقتی رئیس کاروان به پلیس اظهار می دارد اینها بهائی هستند , حتی یک چمدان را هم از بهائیان باز نمی کنند. ولی بقیه مسافرین و حتی کلیمی ها را بازرسی می کنند به طوری که یک کلیمی اعتراض کرده بود که چرا بهائیان را بازرسی نمی کنید و ما را که اینجا موطن مان است , مورد بازرسی قرار می دهید ! » 3 _ بهائیان در کنار عناصر فراماسون و صهیونیست , در دوران محمدرضاشاه نقش مهمی در اجرای نظرات و سیاست های خود داشتند. در این دوران باتوجه به نفوذ بیشتر آمریکا و اسرائیل , تلاش فراوانی برای رسمیت بخشیدن به فرقه بهائیت می شد; زیرا آنها نقش موثری در تثبیت رژیم سلطنتی و حکومت شاه داشتند : به گونه ای که بسیاری از نزدیکان شاه و خاندان پهلوی و عده زیادی از کارگزاران و متولیان پست های حساس و کلیدی کشور بهایی بودند . 4 _ در سال 1339 ش فهرستی از اسامی مقامات نظامی و غیرنظامی تهیه شد که نشانگر تصدی بیشتر پست های اطلاعاتی , امنیتی , سیاسی و اقتصادی کشور به وسیله بهائیان بود . البته به دلیل پنهانکاری و عدم اظهار , بعضی از افراد در پست های مهمی بودند که نام آنان در این فهرست نیامده و بی تردید , تعداد بهائیان شاغل در دستگاه ها چندین برابر فهرست مزبور بوده است . در سال های بعد , تعداد بهائیان شاغل و سطوح اشتغال آنان بالا رفت ; به طوریکه امیرعباس هویدا نخست وزیر سیزده ساله , لیلی امیر ارجمند مشاور ویژه فرح و مدیر برنامه های آموزشی و تربیتی رضا پهلوی , عباس شاهقلی وزیر بهداری و وزیر علوم , روحانی وزیر آب و برق و کشاورزی در دولت هویدا , شاپور راسخ مشاور عالی و در واقع گرداننده سازمان برنامه و بودجه و مدیر تشکیلات بهائیت در ایران , عبدالکریم ایادی پزشک مخصوص شاه و 23 شغل دیگر و ده ها تن از سران رژیم , از اعضای فرقه بهائیت بودند . 5 _ بهائیت در تمام دوران سلطنت پهلوی و در مقاطع حساس , به رغم ادعای غیرسیاسی بودن هماهنگ با سیاست های موردنظر رژیم و در جهت تثبیت موقعیت آن تلاش کرد. تایید انقلاب سفید شاه , همکاری با ساواک , جلب حمایت دولت های بزرگ از شاه و سلطنت او به وسیله اسرائیل , و عضویت در حزب رستاخیز , قسمتی از مواضع سیاسی فرقه مزبور بود. یکی از مبلغان بهائیت درباره تاثیر متقابل بهائیت بر شاه و خاندان پهلوی گفته بود : « کارهایی که اکنون به دست اعلی حضرت شاهنشاه صورت می گیرد , هیچ کدامشان روی اصول دین اسلام نیست زیرا شاه به تمام دستورهای بهائی آشنایی دارد و حتی ایشان با اشرف پهلوی در دوران کودکی در مدرسه بهائیان ... درس خوانده اند... حالا مردم ... می گویند بهائی است . چه کاری می توانند بکنند ! ... » 6 _ محمدرضا پهلوی آن قدر بها ئیان را مورد حمایت قرار داد که حتی یکی از افراد نظامی به نام سرهنگ اقدسیه در جلسه بهائیان شیراز مورخ 18/4/1347 , ضمن بهائی خواندن شاه , درباره نحوه برخورد خود با افراد مسلمانان اظهار داشت که :« ... افتخار ما بر دیانت بهائی است . من زمانی که در ارتش بودم , سربازان بهائی و درجه داران بهائی و افسران بهائی را احترام می گذاشتم . ولی اگر یک فرد مسلمان از دیگری شکایت می کرد , دستور شلاق زدنش را می دادم ... ما اطلاع داریم که شاهنشاه آریامهر بهائی می باشند . ما بهائیان همه پولدار هستیم و ترقی بیشتری خواهیم کرد . » 7 _ بهائیان در جنگ اعراب و اسرائیل , همواره از اسرائیل طرفداری کرده و علیه مسلمانان به تبلیغ می پرداختند و حتی برای کمک به ارتش اسرائیل به جمع آوری پول می پرداختند . در همین ارتباط , در یکی از اسناد پس از جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 1346 آمده است : « ... مبلغی در حدود 120 میلیون تومان به وسیله بهائیان ایران جمع آوری گردید و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیت العدل در حیفا ارسال نمایند , ولی منظور اصلی آنها از ارسال این مبلغ کمک به ارتش اسرائیل می باشد. مقدار قابل ملاحظه ای از این پول به وسیله حبیب ثابت , تعهد و پرداخت شده است ... » 8 _ سال 1347 در یکی از کمیسیون های فرقه مزبور , سخنگوی کمیسیون پس از ابراز خرسندی از پیروزی اسرائیل در جنگ های با اعراب گفت :« پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارتخانه ها یک جاسوس داریم و هفته ای یک بار , طرح های تهیه شده , به وسیله دول به عرض شاهنشاه می رسید. گزارش هایی در زمینه آن طرح ها به محافل روحانی بهایی می رسد. مثلا پیمان کار , کادر بهائیان ایران هر روز گزارش خود را در زمینه ارتش ایران و اینکه چگونه چتربازان را آموزش می دهند , به محفل روحانی بهائیان تسلیم می نمایند . » 9 _اسرائیل پس از اطمینان از نفوذ گسترده بهائیت در ارکان رژیم پهلوی و به منظور بهره برداری سیاسی , اطلاعاتی و اقتصادی بیشتر از آنها , در کشورهای جهان و به ویژه ایران , بهائیت را به صورت آشکار به عنوان یک مذهب به رسمیت شناخت . در یکی از اسناد ساواک در این باره چنین آمده است :« اسرائیل مذهب بهائی ها را به عنوان یک مذهب رسمی در سال 1974 م به رسمیت شناخته است . دولت اسرائیل با اجرای برنامه تحبیب از افراد مزبور می کوشد از اقلیت فوق الذکر در سایر کشورهای جهان به ویژه ایران بهره برداری سیاسی ـ اطلاعاتی و اقتصادی بنماید . » 10 _ نمایندگی ایران در تل آویو گاهی گزارش های مربوط به بهائیان را به وزارت امور خارجه ارسال می داشت . در یکی از این گزارش ها , مرتضی مرتضایی به چگونگی انتخابات و تعداد بهائیان جهان اشاره دارد : « چهارمین کنوانسیون بین المللی پیروان بهائیت روز شنبه نهم اردیبهشت ماه در شهر حیفا گشایش خواهد یافت که هزار و یکصد نفر از نمایندگان منتخب از طرف هشتاد هزار محافل بهائی پراکنده در سراسر جهان به این شهر مسافرت کرده اند تا نسبت به انتخاب یک هیئت مدیره نه نفری که در طی پنج سال آینده امور اداری , ... و مذهبی در بین هیئت نه نفره فعلی , اقدام کنند ... نمود . و دو نفر از بهائیان تبعه ایران (فتح اعظم و نخجوانی ) حضور دارند که در حیفا به طور دائم مقیم اند . » 11 _ بنابراین , اسرائیل با حمایت همه جانبه از فرقه ضا له بهائیت و نفوذدادن آنها در پست های کلیدی هیئت حاکمه رژیم شاه به ویژه در دربار , دولت و ارتش , در جهت اغراض و اهداف خود و ضربه زدن به فرهنگ اسلام و مسلمین به ویژه به مردم ایران و فلسطین , به عنوان یک ابزار نهایت بهره برداری را در جنبه های مختلف به عمل می آورد. در واقع , می توان گفت یکی از عوامل موثر در بسط و گسترش روابط ایران و اسرائیل , بهائیان بودند که نقش مهمی را در این زمینه ایفا کردند.