کلیپ از مقام معظم رهبری در جبهه .
اینم یه کلیپ از مقام معظم رهبری که خیلی زیباست.
اینم یه کلیپ دیگه از مقام معظم رهبری که به زیارت امام رضا رفته .
حجمشم زیاد نیست ۱./۱ ولی خیلی قشنگه .
و مهدی آن زمان که بیاید همه بتهای بتخانه کفر و ظلم را در هم می کوبد
؛؛؛؛ آقا به انتظار نفس کشیدن در کنار تو زنده ایم ؛؛؛؛
یا مهدی ادرکنی
سلام
به امید آن روزی که همه نامه ها همه حرف ها همه پیامهای اس ام اسی همه آف ها این جمله بشه ( مهدی آمد ) . برای سلامتی امام زمان صلوات .
forbid the moment of negligence while you are observing me
اگه میتونین معنی کنین
ممنون میشیم
وقتی دلت خسته شــد ، دیگر خنده معنایی ندارد ... فـقـط می خندی تا دیگران ، غم آشیانه کرده در چشمانت را نـبـیـنـنـد ! وقتی دلت خسته شــد ، دیگر حتی اشکهای شبانه هـم آرامت نمی کنند ... فـقـط گریه می کنی چون به گریه کردن عادت کرده ای ! وقتی دلت خسته شــد ، دیگر هیچ چیز آرامت نمی کند به جز دل بریدن و رفتن ... آره باز هم رفتن ... باز هم تنهاتر و تنها تر شدن تنها تر از همیشه
یا مهدی
« همه کس نصیب دارد ز نشاط و شادی اما »
« به من غریب مسکین غم بیحساب دادی »
صدایی که شاید هیچ وقت خوشایند نبود، اینک دارد کم کمک، کمرنگ و کمرنگتر میشود
و چشمانی که قبلا هم فروغ چندانی نداشت، حالا دارد بی فروغتر می شود،
دیگر ناله های شبانه ام را خریداری نیست و گوهر اشکهای نابم را، گوهری بدلی می خواند،
آهم از فرط سردی مانند تکه ای یخ در گلویم گیر می کند و با رها شدنش
دیگر کمکی به زخمهای کبود دلم نمی کند و برای سوزش سینه سوخته ام مرهمی نیست.
حتی قلم نیز درون دستم غریبی می کند و مانند بچه ای با دست و پا زدن،
بی تابی خویش را نشان می دهد، گویی نهایت آرزویش
رهایی از دست من است. بگذار این آرزو را
از او دریغ نکنم! برو به سلامت ....... ؟!
رفته بودم توی وبلاگ یکی از دوستام
نوشته بود اگه خدا بیاد توی اتاقت چیکار میکنی ؟
پیش خودم گفتم خدا که همه جا هست !!!!
حلا یه سوال اما یه جور دیگه .
من میگم اگه یه موقع به شما گفتن که
امام زمان (عج) یه جایی منتظر شماست و
خواسته شما رو ببینه چیکار میکنید ؟
خب اینم یه سواله !
فقط کافیه تو قسمت نظرات جواب بدین با تشکر .
اولین پیامبری که توبه نامه ی خود را امضاء کرد
مژده ای دوستان که می گویند پس از 124000 پیغمبر، اینبار کسی خود را پیغمبر خدا بر اهل زمین خوانده است که او را علیمحمد باب فرزند یک پارچه فروش شیرازی می نامیدند. در کمالات وی همین بس که نه تنها اولین پیغمبری است که ادعای ظهور الله در زمین (یعنی ظهور خودش) را نمود، که گوی سبقت از سایرین به سبب کتابت توبه نامه ای ربود. البته توبه از پیغمبر بودن خویش .
اسناد توبه باب از تمامی ادعاهای دروغینش نه فقط در کتب اسلام گرایان، که در کتب خود بهائی ها و بابی ها آنقدر آمده است که احتیاجی به دلیل ندارد. این هم از همان قسمت های تاریخ ننگینی است که قابل توجیه نیست. آدرس عین این متن را در کتبی از خود بابی ها و بهائی ها که با این وجود علی محمد باب را پیغمبر می دانند وجود دارد .
ابتدا جریان توبه باب:
وقتی در مجا لس مختلف مناظره با علیمحمد، علی رقم آسان بودن و بدیهی بودن برخی سوا لات، اوج بی سوادی وی بر همگان آشکار گردید و باب با فضاحت بسیار به معذرت خواهی و سر افکندگی مجبور گردید، ارتداد وی بر همگان آشکار شد و علمای وقت حکم به ارتداد وی صادر و خواستار اعدام وی توسط مقامات وقت گردیدند. اگر چه وی را مرتد دانستند که با توبه نیز حد وی ساقط نخواهد شد. در همین حال، عده ای از نزدیکان شاه، از او خواستند برای فرار از این مجازات، توبه نامه ای نوشته، مهر و امضا نماید و در آن از مقام همایونی شاه تقاضای عفو نماید. وی نیز توبه نامه ای بدین متن تنظیم کرد:
" "
اصل این توبه نامه با امضاء و مهر وی در موزه اسناد مجلس ایران موجود است و اهل فن و تاریخ نویسان مختلف بر صحت آن و نسبت آن به شخص باب صحه گذاشته اند، و حتی کمتر بابی یا بهائی پیدا شده که آنرا مردود شمارد. در کتابی که ابو الفضل گلپایگانی، نویسنده و مبلغ بهائی نگاشته است، عین همین متن را آورده است! اگر چه امروزه بهائیان مانند همیشه منکر همه چیز و همه کس می شوند و ممکن است منکر این توبه نامه نیز باشند ولی بزرگترین سند اصل آن است که هنوز موجود است. هوس دزدی هم به سر خیلی ها زده است تا این سند تاریخی را (به مانند کتب پر از غلط باب) از آن مکان به سرقت برده و سر به نیست کنند، ولی با کمال تاسف برای طرفداران این فرقه، باید عرض کنم که مدتی پیش به جهت مسائل امنیتی و به دلیل افزایش تهدیدها، این توبه نامه به گاو صندوق مطمئنی در آن مرکز منتقل شده و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی محافظت می شود.
بر خلاف تبلیغات
بر خلاف تبلیغات نا آگاهان نسبت به اسلام، و کسانیکه حتی ادعای دنباله روی حقیقت را داشته اند، دین اسلام اولین دینی است که با صراحت تمام همه مردم را دعوت به تحقیق کامل در راه کشف دین برتر و صراط مستقیم مینماید قرآن کریم در آیات متعددی انتخاب دین و روش زندگی را به مردم واگذارده و آنان را از تبعیت بی قید و شرط هر دینی نهی کرده و اطاعت از دین خاص را به شناخت و تحقیق شخص منوط کرده است خداوند در سوره بقره چنین آورده که ( اکراهی در پذیرش دین نیست، همانا راه رشد از راه عقب ماندگی جدا شده است، پس هر کس به طاغوت کافر شود و به خدا ایمان آورد، همانا به طناب نجات چنگ زده و هرگز از آن جدا نمی شود و خدا شنوای داناست).
نه تنها آیات بسیار روشنگر و متعدد بلکه دهها کتاب و هزاران حدیث گرا نبها و غیر قابل انکار در این زمینه وجود دارد که گویا مدعیان دروغین کشف حقیقت حتی یکبار از روی کتاب آسمانی قرآن را نیز نخوانده اند چه برسد به خواندن احادیث و روایات امامان و پیغمبر اسلام آنها که اسلام را دین ایمان اجباری میدانند چرا به خود زحمت یک دور چند ساعته روی بزرگترین کتاب آسمانی را نمیدهند، و البته خداوند خودش این لیاقت را از آنها میگیرد و در سوره اسرا آیه 46 میفرماید و جعلنا علی قلوبهم اکنه ان یفقهوه و فی آذانهم وقـرا خداوند خود قلبها و گوشهای آنها را از فهمیدن و شنیدن آیات قرآن ممنوع فرموده چرا که آنان به واقع اعتقادی به قیامت ندارنـد نکته ای که در آیات قرآن بچشم میخورد تشبیه دین اسلام به دین رشد است، ولی وقتی انسان به حد کمال برسد آنوقت خواهد فهمید که هر کدام از دستورات اسلام در دو جنبه به نفع او بوده است، یکی زندگی مادی او و دیگری زندگی معنوی ا و که بعد از مرگ آغاز میشود برای مثال در مورد مصرف بعضی مواد مانند مشروبات الکلی یا گوشت خرگوش و خوک که در بعضی ادیان کرا هتی برای آن نیامده بود یا کاملا حرام نشده بود ولی در اسلام کاملا حرام هستند. انسان عاقل میبیند بعد از 1400 سال از دستور اسلام، تازه پزشک غربی به این نتیجه رسیده که در گوشت خوک میکروبی هست که تحت شدیدترین شرایط و با هیچ حرارتی نمی میرد و فوق العاده خطرناک است، و میبیند همان پزشک آلمانی نژاد پرست تحت تاثیر قرار میگیرد و با دیدن آیه مربوط به تحریم گوشت خوک در قرآن، مسلمان می شود، اینجا این انسان اگر ایمانش و اعتمادش به هستی بخش مطلق کم هم بوده کامل می شود و می فهمد هر چه دستور خداست اگر در ظاهر هم محدود کننده اوست و باعث مورد تمسخر قرار گرفتن او در بین دشمنان خداست ولی چون خدا مهربانتر از آنست که ا و را بدون دلیل در مشقت قرار بدهد، و حتما علتی داشته که محدودیتی وضع کرده است، این اعتماد باعث اطاعت وی از خدا میشود و نتیجه اطاعت رسیدن به قرب پروردگار و خشنودی خداوند یکتا و در نهایت خوشبختی او در دنیای بعد از مرگ میشود نه فقط گوشت خوک بلکه طبق دستور صریح قرآن هر چه برای جسم انسان ضرر داشته باشد نیز شامل این تحریم است، در کنار اینها خداوند میفرماید طعام اهل کتاب بر مسلمانان حلال است، اهل کتاب که شامل مسیحیان، پهودیان و نصاری هستند ادیان آسمانی غیر از اسلامند که بسیاری از آنان با گرفتن شریک برای خدا به گروه مشرکان پیوسته ا ند، نکته دیگر آنکه ممکن است کسی عقلش ناقص هم باشد و ماننـد اکثر مردم دنیا خیلی از مسایل مطرح شده در دین اسلام در ظاهر برایش قابل فهم نباشد اینجا دو نکته مطرح میشود: اول آنکه در روایات شیعه آمده است که در هنگام ظهور مهدی علیه السلام ایشان با عنایت خداوند کاری میکنند که عقول اکثریت قریب به اتفاق مردم کامل میشود و به راحتی همه مسایل اسلام را درک میکنند و با جان و دل به سوی اسلام می آینـد، البته اگر اینطور نمیشد حضرت مهدی علیه السلام میبایست با بیشتر مردم زمین بجنگند ولی طبق روایات، نبرد ایشان صرفا با گروه ظالمان و دشمنان قسم خورده اسلام و پیغمبران و خداست، دوم آنکه یک مسلمان واقعی وقتی میبیند بعد از 1400 سال هر روز معجزه جدیدی اعم از پیشگوییهای غیبی که به صورت جداگانه و فهرست وار مطرح میشود یا معجزات دیگر از قرآن می تراود و هر روز علوم جدید و دانشمندان متفکر بعد از سالیان دور از نزول قرآن به کشف جدیدی دست می یابند که قرآن به صراحت از آن سخن گفته بود به درجه ای از ایمان و اعتماد به پروردگارش میرسد که حتی اگر نفهمد چرا حجاب برای زن واجب است یا چرا یک ثانیه صحبت غیر ضروری بین دختر و پسر حرام است، بدون هیچ شکی به دستور آفریننده دو جهان عمل میکند، نه منتی بر خدایش میگذارد و نه منتظر پاداش از کسی است که همه چیز را با دقت آفریده و بر همه نیازهای او آگاه ا ست و به هیچ کسی و اطاعت ازکسی هم نیازی ندارد بر عرش اعلی تکیه داده و میبیند کدام بنده دستورات پدرانه او را عمل میکند و کدام بنده به دنبال فرار از این نعمتهای بیکران است اما آن مدعیان دروغینی که میگویند دینشان اولین دینی است که انسان را دعوت به کشف حقیقت میکند و با دروغ بستن به خدا و پیغمبران قصد اثبات عقاید باطل و غیر انسانی خود را دارند آیا به غیر از شیطان از کسی اطاعت کرده اند؟ آیا از آن میترسند که با خروج از کفرشان عکسهایشان در روزنامه ها چاپ شود و مورد تمسخر و توهین چند صد خدا نشناس کافر قرار گیرند ولی از عذاب قیامت که هیچ پایانی و تخفیفی برای آن نیست نمیترسنـد؟ اگر نه این بود که خود خدا آنها را گمراه کرده به خاطر گناهانشان و به خاطر شرکایی که برای او و پیغمبرش بدون دلیل گرفتند تا بدینوسیله از زیر بار اطاعت خدا شانه خالی کننـد، آیا میتوانستیم آنها را انسان بدانیم؟ کسانی که چشمهایشان جز شیاطین چیز دیگری را نمیبینـد و گوشهایشان جز برای شنیدن نجواهای شیطانی و کفر آلود کــر شده و زبانهایشان برای عبادت خداوندگار عالمیان لال شده است کتاب خدا و معجزه جاودانی در جلوی چشمانشان و آنها نمیتواننـد ببیننـد، ولی حرف شیاطینشان را بدون دلیل عمل میکننـد و کاملا هم از خود راضی و به کفرشان خشنـودنــد . یک مژده به مسلمانان جهان و آن اینکه کتاب "علم در قرآن" توسط دانشمندان آمریکایی در علوم مختلف و اساتید آمریکایی دانشگاههای آمریکا در کشور ایالات متحده آمریکا به چاپ خواهد رسید ! در این کتاب آیات بسیار زیادی از قرآن که نکات بسیار پیشرفته علمی در آن خبر داده شده و اختراعات بشری پس از 1400 سال تازه به آنها رسیده اند مورد مو شکافی قرار می گیرد. چاپ این کتاب و کلمه به کلمه متن آن اثبات جاودانه معجزه پیامبر اسلام است و موجب کوری بیشتر چشم جاهلان و نادانان.
اضهارات علی محمد باب در زندان
متون زیر قسمتهائی از صحبت های مامورانی است که در شیراز و تهران و تبریز با وی(علی محمد باب) بیان کرده بودند:
گفتم چند کف پایی جانانه براو زدند و دائم با صدای بلند می گفت: غلط کردم، ...خوردم . ! من علی محمدم، نه هیچکس دیگر.
شنیده بودم که علی محمد به هنر تند نویسی مسلط است، از قبل یکی دو تن از تند نویسان را در آنجا آماده کرده بودم که اگر بخواهد عرض اندام کند، هما نجا شکست مفتضحی بخورد . اوگفت: اگر معجزه ای بیاورم به من ایمان خواهید آورد؟ علمای حاضر گفتند: احسنت ! ما هم همین را می خواهیم. گفت معجزه ام اینست که در یک روز هزار بیت می نویسم. گفتم: منشی من روزی دو هزار بیت می نویسد. خودم هم روزی هزار بیت می نویسم. تازه من متون عربی تو را دیده ام. عربی را هم بهتر از تو مینویسم. خجل شد و سرش را پائین انداخت. تعدادی از علما سوالاتی از صرف و نحو کردند. گفت برای پاسخ مهلت می خواهم!! ... تعدادی از احادیث را سوال کردند و منظور امامان ازآن احادیث را پرسیدند. گفت: نمی دا نم . مهلت می خواهم ... !
آخرش گفتم تو که معجزه نداری، دلیل بیاور که مهدی موعود هستی؟ مثل کودکانی که در حال بازی با هم صحبت می کنند، به من گفت: به این نشانی که "چهل هزار عا لم او را انکار می کنند." گفتم: اولا که این حدیث را از کدوم گوری آوردی؟ و ثانیا"40 هزار تا عا لم رو از کجا آورده ای؟ گفت: اگر چهل هزار تا نباشند، چهار هزار تا که هست!
مردک نمی فهمید که این حدیث اگر هم سند داشته باشد به این معنی نیست که اگرکسی را 40 هزار تا عالم ا نکار کنند، امام زمان است. در ضمن هزار تا نشونه دیگر هم در احادیث آمده که او باید داشته باشد، آنها رو چرا نخوانده؟! مردک بی سواد نمی فهمید، اگه فقط همین یک نشانه بود که بر من هم صدق می کرد، من هم مهدی موعودم. مرا هم 40 هزار تا که سهل است، 400هزار تا عا لم انکار می کنند. با این تفاوت که یک مشت آخوند قلابی (همگی از فرقه صوفیه و علی ا لخصوص شیخیه) ایشان را تائید می کردند، ولی من با صوفیه و به خصوص شیخیه سالها قبل بواسطه جفنگیاتی که راجع به ظهور امام زمان ساخته بودند (مبنی بر امکان حلول روح مهدی موعود در شخص ثالث!!) مورد تکفیر کلیه علمای شیعه و سنی بودند ارتباطی نداشتم!
در آخر که همه حضار کلافه شده بودند! به او گفتند: با این همه نادانی که تو از سوالات ابتدائی شرع نمی دانی تا حتی کلیات احادیث وحتی شکیات را هم نمی دا نی!! زبان عربی را هم که زبان قرآن است بلد نیستی!! جفنگیات هم در نوشته هایت فراوان است! پس باز چه ادعائی داری؟ گفت: به خدا قسم من همانی هستم که از آغاز منتظرش بوده اید!! گفتند: بی شرم ! ابله ! تو جز دلایل مبنی بر حماقت، جنون، و ارتداد، چیزی برای گفتن نداشتی! اگر واقعا راست می گفتی که همه جهان پشت سرت می آمدند اما تو حتی یک دلیل منطقی هم نداری!! باز مدعی هستی که امام زمان هستی؟ گفت: آری! گفتند: برای آخرین بار. معجزه خود را آشکار کن .گفت: ماذون نیستم معجزه بیاورم! من هم یک اردنگی به او زدم و گفتم: تو غلط کردی بدون اذن آمدی. خجل شد ولی باز هم ادعا های خود را تکرار کرد.
آقای باب و بها الله و مساله امام زمان
در زیر مسائلی خواندنی ویا اعترافات علی محمد باب را از زبان خود ایشان که در کتابهای به اصطلاح متعالی ایشان آمده است را می بینیم . موارد زیر عینا" در کتب علی محمد باب و میرزا حسینعلی با چاپ خود بهائیان آمده است .
در صفحه بیست و هفت از کتاب صحیفه عدلیه ایشان مینویسد: حضرت امام حسن عسکری دارای فرزندی بنام محمد بوده که قائم اسلام و صاحب الزمان است .
در صفحه پنج توضیح لغات و اصطلاحات کتاب بیان فارسی در تفسیر حرف میم که در صفحه پنجاه و هشت آمده میگوید: امام دوازدهم، محمد ابن الحسن العسکری .
در لوح الف در کتاب اسرار الآثار جلد یک صفحه صد و هشتاد به بعد مضامین زیر را میبینیم: بعضی نسبت داده اند که) من ادعای امامت و یا رسالت کرده ام(.خدا ایشان را به سبب این تهمت بکشد . !)عده أی دیگر نسبت بابیت به من داده اند،(خدا را لعنتشان کند)!. از برای حضرت بقیه الله بعد از نواب اربعه دیگر نایبی نیست و هر کس چنین ادعایی کرد (بر همه واجب است او را بکشند !.سپس اعلام میکند (امروز امام زمان محمد ابن حسن العسکری امام بر حق و حجت خدا میباشد(
آقای باب و مساله امام دوازدهم شیعه
در صفحه پنج از کتاب صحیفه عدلیه میرزا علیمحمد راجع به دین اسلام بحث میکند و میگوید: این شریعت مقدسه مسخ نخواهد شد، بلکه حلال محمد حلال است تا روز قیامت و حرام محمد حرام است تا روز قیامت .
در صفحه هفتاد و هشت از کتاب رحیق مختوم جلد اول در ترجمه آیه 40 سوره احزاب از قول آقای میرزا حسینعلی معروف به بها الله میگوید: رسالت و نبوت به حضرت محمد صلی الله علیه ختم گردید و مقام من رسالت و نبوت نبوده و نیست. در صفحه صد و چهارده از قاموس توقیع جلد اول دقیقا این مطلب تکرار شده است.
آقایان علیمحمد و حسینعلی و مساله خدا
میرزا علیمحمد در صفحه پنجم از لوح هیکل الدین که ضمیمه بیان عربی است، خود را ذات خدا و هستی او معرفی مینماید .
میرزا حسینعلی نیز به صورت جداگانه در صفحه دویست و بیست و نه از کتاب مبین اظهار میدارد: لا اله الا انا المسجون الفرید. یعنی نیست خدایی بجز من زندانی تنها .
بهائیها در جریان هستند که تفسیر دستورات و مطالب کتب طبق این آیین حرام است، و باید ظاهر عبارات را بپذیرد. پس بر هر بهایی واجب است که هر دو ادعا را قبول کرده و تا اینجا دو خدا داشته باشد، یکی میرزا علیمحمد که طبق همین آثار اشاره شده، یکروز خود را عبد امام دوازدهم حضرت محمد ابن حسن العسکری میدانست، بعد به درجه قائمیت، و بعد بتدریج تا حد خدایی صعود فرمود. و دومی هم آن خدای تنها و زندانی (میرزا حسینعلی) محققین در علوم ادیان هم بدانند که بیشترین آیات عذاب که در قرآن وعده داده شده برای دو دسته است: یکی مشرکینی که برای خدای زمین و آسمان شریک قائل شوند که مثالشان روشن است . دوم کسانی که به اسلام کافر شوند که آنها هم مثا لشان روشن است. محافل محترم بهاییت (البته اگر چیزی از شما باقی مانده) توجه کنید : مشکل شما برای تبلیغ در ایران فقط رسمیت یافتن است، که از این خبرها جایی نیست .
البته اگر با رسمیت یافتن فرجی حاصل میشد شما در سایر نقاط جهان که رسمی بوده اید و هستید و تازه این هم بماند که فقط بیست و چند سال است که شما در ایران اجازه جفنگ بافتن ندارید و قبل از آن که همه نظام و سرمایه ایران در خدمتتان بود چه کردید؟
یکی از نقاط ضعف کسانی که حرف درست و منطقی برای گفتن ندارند در طول تاریخ سرکوب مخالفین و عدم اجازه طرح دیدگاههای مخالف بوده است. البته این کار غیر متمدنانه از این دین بقول خودشان فوق العاده مترقی و جهانی بعید است و فقط یک اشاره کوچک در صفحه صد و نود و هشت کتاب بیان شده که میگوید: تمام کتابهای عالم را به غیر از کتب امری و آنچه در قلمرو بیان نگارش یافته از بین ببرید .
بهاییها ببینید این دستورات دستور خداست؟ مردم ببینید این دین آسمانی است؟ مردم ببینید این کتابها کتابهای الهی هستند؟