بهائیت ۴

                                                            آقای باب و بها الله و مساله امام زمان

در زیر مسائلی خواندنی ویا اعترافات علی محمد باب را از زبان خود ایشان که در کتابهای به اصطلاح متعالی ایشان                                                                                                 آمده است را می بینیم . موارد زیر عینا" در کتب علی محمد باب و میرزا حسینعلی با چاپ خود بهائیان آمده است .   

 در صفحه بیست و هفت از کتاب صحیفه عدلیه ایشان مینویسد: حضرت امام حسن عسکری دارای فرزندی بنام محمد بوده که قائم اسلام و صاحب الزمان است .

در صفحه پنج توضیح لغات و اصطلاحات کتاب بیان فارسی در تفسیر حرف میم که در صفحه پنجاه و هشت آمده میگوید: امام دوازدهم، محمد ابن الحسن العسکری .

 در لوح الف در کتاب اسرار الآثار جلد یک صفحه صد و هشتاد به بعد مضامین زیر را میبینیم: بعضی نسبت داده اند که) من ادعای امامت و یا رسالت کرده ام(.خدا ایشان را به سبب این تهمت بکشد . !)عده أی دیگر نسبت بابیت به من داده اند،(خدا را لعنتشان کند)!. از برای حضرت بقیه الله بعد از نواب اربعه دیگر نایبی نیست و هر کس چنین ادعایی کرد (بر همه واجب است او را بکشند !.سپس اعلام میکند (امروز امام زمان  محمد ابن حسن العسکری امام بر حق و حجت خدا میباشد(

                                                   آقای باب و مساله امام دوازدهم شیعه

    در صفحه پنج از کتاب صحیفه عدلیه میرزا علیمحمد راجع به دین اسلام بحث میکند و میگوید: این شریعت مقدسه مسخ نخواهد شد، بلکه حلال محمد حلال است تا روز قیامت و حرام محمد حرام است تا روز قیامت .

    در صفحه هفتاد و هشت از کتاب رحیق مختوم جلد اول در ترجمه آیه 40 سوره احزاب از قول آقای میرزا حسینعلی معروف به بها الله میگوید: رسالت و نبوت به حضرت محمد صلی الله علیه ختم گردید و مقام من رسالت و نبوت نبوده و نیست. در صفحه صد و چهارده از قاموس توقیع جلد اول دقیقا این مطلب تکرار شده است.

                                                آقایان علیمحمد و حسینعلی و مساله خدا

میرزا علیمحمد در صفحه پنجم از لوح هیکل الدین که ضمیمه بیان عربی است، خود را ذات خدا و هستی او معرفی مینماید .

میرزا حسینعلی نیز به صورت جداگانه در صفحه دویست و بیست و نه از کتاب مبین اظهار میدارد: لا اله الا انا المسجون الفرید. یعنی نیست خدایی بجز من زندانی تنها .

     بهائیها در جریان هستند که تفسیر دستورات و مطالب کتب طبق این آیین حرام است، و باید ظاهر عبارات را بپذیرد. پس بر هر بهایی واجب است که هر دو ادعا را قبول کرده و تا اینجا دو خدا داشته باشد، یکی میرزا علیمحمد که طبق همین آثار اشاره شده، یکروز خود را عبد امام دوازدهم حضرت محمد ابن حسن العسکری میدانست، بعد به درجه قائمیت، و بعد بتدریج تا حد خدایی صعود فرمود. و دومی هم آن خدای تنها و زندانی (میرزا حسینعلی) محققین در علوم ادیان هم بدانند که بیشترین آیات عذاب که در قرآن وعده داده شده برای دو دسته است: یکی مشرکینی که برای خدای زمین و آسمان شریک قائل شوند که مثالشان روشن است . دوم کسانی که به اسلام کافر شوند که آنها هم مثا لشان روشن است. محافل محترم بهاییت (البته اگر چیزی از شما باقی مانده) توجه کنید : مشکل شما برای تبلیغ در ایران فقط رسمیت یافتن است، که از این خبرها جایی نیست .

    البته اگر با رسمیت یافتن فرجی حاصل میشد شما در سایر نقاط جهان که رسمی بوده اید و هستید  و تازه این هم بماند که فقط بیست و چند سال است که شما در ایران اجازه جفنگ بافتن ندارید و قبل از آن که همه نظام و سرمایه ایران در خدمتتان بود چه کردید؟

    یکی از نقاط ضعف کسانی که حرف درست و منطقی برای گفتن ندارند در طول تاریخ سرکوب مخالفین و عدم اجازه طرح دیدگاههای مخالف بوده است. البته این کار غیر متمدنانه از این دین بقول خودشان فوق العاده مترقی و جهانی بعید است و فقط یک اشاره کوچک در صفحه صد و نود و هشت کتاب بیان شده که میگوید: تمام کتابهای عالم را به غیر از کتب امری و آنچه در قلمرو بیان نگارش یافته از بین ببرید .

   بهاییها ببینید این دستورات دستور خداست؟ مردم ببینید این دین آسمانی است؟ مردم ببینید این کتابها کتابهای الهی هستند؟ 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد